جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5307
تناسب اسماءحسنای الهی بامحتوای آیات سوره نساء
نویسنده:
جواد حسینی قره چماق رونجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم کتاب هدایت مردم است ازاین رودر جای جای آیات وسوره هایش ازاسمای حسنای الهی آمده ،کاربرد این اسماء ونیزصفات الهی در ضمن آیات و در خاتمه آیات به چه مناسبت آمده اند؟شناخت نظام و حکمت ذکر این اسامی و صفات در آیات در تبیین مراد از آیه نقش مهمی دارد. در بررسی خواتیم سوره نساء شاهد هستیم که خداوند درموضوعات مختلف، به تناسب ازاسم یاصفت خودش یاد کرده است و از آنجا که قرآن کریم دارای تناسب معنایی بوده ، تناسب این اسماء درخواتیم آیات با محتوای آن، جهت دهی به موضوع خاصی است که شناخت تناسب بین آنها ما را به معانی وفهمدقیق تر آیه نزدیک می کند .تناسب این اسماء که بیست وشش تا هستند با محتوای آیات در چهار دسته تناسبتمکین(نوعی مقدمه چینی وراز گویی) که بیست وشش آیه وتناسب تصدیر (اشتراک لفظی)،ده آیه وتناسب توشیح(تناسب معنوی) ، پنج آیه و تناسب ایغال(تأکیدی) ، پانزده آیه هستند را آورده ایم که هر یک از این اسماء با معنا ومفهوم خود باموضوع مورد نظردر محتوای آیه ، یک یاچند نوع تناسب ایجاد کرده است وهمچنین با اهداف سوره و آیات هم موضوع نیزارتباط دارند. این تناسب یابی به عنوان نمونه در این سوره بود و در تمامی قرآن این نسبت قابل بررسی است و احتمالا همین نتیجه را هم دارد ، که این شاید بتواند نشان از اعجاز بیانی و هماهنگی خاص قرآنباشد.
توحید الهی (خالقیت) در کلام امیرالمومنین علی (علیه‌السلام)
نویسنده:
حکیمه وحدانی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله، سعی ما بر این است که به حول و قوه الهی موضوع: توحید الوهی یا توحید خالقیت را در کلام امیرالمومنین (ع) بررسی نمائیم. البته لازم به ذکر است که چون موضوع ما، یک بحث فلسفی است لذا در ابتدا از دیدگاه فلسفه مورد بررسی قرار می‌گیرد و سپس در کلام امیرالمومنین (ع).
بررسی توقیفی بودن اسماء و صفات الهی از دیدگاه فریقین
نویسنده:
رقیه نشاط فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اینکه هر شخص یا در هر لغت و زبان، آفریدگار جهان را به زبان و نامی می خواند، همانطور که تازیان وی را به الله، و پارسیان به خدا و یزدان، و ترکان به تاری و تانری، و به لغت انجیل کرسطوس، و فرنگیان به دیو و. . . می نامند؛ بین متفکرین نزاعی مطرح است که آیا انسان اوصاف و احوالی را که به وسیله اندیشه خود درک می کند، می تواند به عنوان نام، برای خدا به کارگیرد، یا نمی تواند؟ که در این صورت، اسماء الله توقیفی اند یعنی باید در استعمال اوصاف و احوال بر خداوند، اذن شرعی رسیده باشد؛ هر چند باید توجه شود که استعمال به عنوان صفت محل نزاع نمی باشد. مثلا اینکه به عنوان صفتی از صفات خدا به او واجب الوجود بگوییم محل نزاع نیست، بلکه محل نزاع اینگونه است که آیا جایز است، ذات خداوند متعال با این اسماء مورد خطاب قرار گیرد یا خیر؟ در تایید مطلب فوق برخی از دانشمندان گفته اند که محل نزاع، در اطلاق اسماء ادراکی توسط انسان به عنوان یکی از صفات و احوال خداوند است. حال این سوال مطرح است که آیا اسماء و برخی صفات الهی محدود به همانهایی است که در آیات و روایات آمده است و یا می‌توان هر اسم و صفتی که کمال به حساب می‌آید به خداوند نسبت داد؟ دیدگاه اندیشمندان مسلمان در این زمینه چیست؟ در این زمینه می‌توان بیان داشت که؛ مقصود از توقیفی بودن اسماء و صفات الهی در علم کلام و فقه آن است که در مقام اسم گذاری ذات مقدس حق، باید فقط به آن دسته از اسامی که از طریق شریعت وارد شده است اکتفا نمود و جایز نیست خداوند را به غیر آن اسامی نامگذاری کنیم، گر چه عقل چنین اطلاقی را مجاز بداند. در این مورد سه گروه نظر داده اند، برخی گفته اند اسماء الهی توقیفی است ولی صفات توقیفی نیست یعنی در بحث نامگذاری باید فقط نام هایی را بر خداوند اطلاق کنیم که در قرآن و روایات بر خداوند اطلاق شده است. برخی دیگر می‌گویند که اسماء و صفات هر دو توقیفی است یعنی صفتی را هم که در قرآن نیامده است نمی‌توان بر خداوند اطلاق کرد. دسته ی دیگر می‌گویند که هر دو آزاد است یعنی نه اسماء و نه صفات الهی هیچ کدام توقیفی نیست. اکثر متکلمان اهل سنت پیروان مکتب بغداد از معتزله و بخش مهمی از متکلمان امامیه بر این اعتقاد اند که در نامیدن و وصف کردن خداوند نباید از نام ها و وصف های منصوص در قرآن و حدیث تجاوز کرد. برخی هم، همچون معتزلیان بصره و گروهی از امامیه، تسمیه و وصف خداوند به غیر منصوص را پذیرا بوده اند. البته قائل اند تنها می‌توان اسمای را که در بردارنده ی نقصی برای خدا نیست و نشانه عظمت و جلال خداست درباره او به کار برد.مرحوم خواجه نصیر طوسی در”تجرید الاعتقاد”همچنین ابن بابویه وشیخ صدوق دررساله ی اعتقادش سخنی از توقیفی بودن اسماء و صفات الهی نموده،ولی دلیلی برمدعای خویش اقامه نفرمودند، متکلمان اسلامی در توقیفی بودن الفاظ اسماء دلیل نقلی دارند ودرکتب کلامیه هم دلیل وبرهان عقلی اقامه نشده است.
صفت جمال در مثنوی
نویسنده:
فریال اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ذات حق در مقام احدیت و احدیت برخود تجلی نمود و خود را در صورت اسماء و صفات نمایان ساخت. این اسماء و صفات تعین هایی در علم حق دارند که اعیان ثابته نامیده می شوند. اشاعره صفات حق را زائد بر ذات او می دانند، اما فلاسفه و اهل تحقیق، صفات حق را عین ذات او می دانند. صفات مبادی اسماء هستند. اگر ذات حق را با صفتی از صفات متصف کنیم، آن ذات را با توجه به آن اتصاف اسم می نامند. تعداد اسماء و صفات حق را نود و نه اسم ذکر کرده اند که این اسماء توقیفی است یعنی کسی حق افزودن بر آنها را ندارد. اسماء و صفات الهی را به طرق گوناگون تقسیم می کنند و از جمله تقسیم آنها به صفات جمال و جلال است. از دیدگاه اهل عرفان صفاتی که متعلق به لطف و رحمت حق هستند صفات جمال و صفاتی که قهر و انتقام الهی را در بر می گیرند صفات جلال اند. اما در باطن هر صفت جمال، جلالی مستور است و درون هر صفت جلال را جمالی آراسته است. مثنوی مولانا جلال الدین بلخی مملو از اسماء و صفات الهی است. در این میان صفات جمال مولانا را بیشتر تحت تاثیر خود قرار داده اند. تا جایی که مثنوی را می توان کتاب لطف و رحمت نامید. دیدگاه خوش بینانه مولانا نسبت به عالم سبب گردیده که او صفات جلال را نیز از دیدگاه جمال بنگرد. در این رساله بیست و چهار صفت، از صفات جمال الهی در مثنوی مورد بحث قرار گرفته است.
نفس و مراتب آن در آثار شیخ نجم الدین کبری
نویسنده:
امین اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ نجم الدین کبری (540 – 618ق) بنیانگذار طریقه صوفیه کبرویه یکی از شخصیت های کم نظیر در تاریخ تصوف ایران محسوب می شود که تأملات او در حوزه های انسان شناسی ، شناخت نفس و راه های مبارزه با آن بسیار حائز اهمیت است ، او که در دوره خود و در میان هم مسلکانش عالمی صاحب حال و مکاشفه و مشاهده در ملکوت و لاهوت بوده است در بحث پیرامون نفس گونه های مختلف خواطر نورانی و ظلمانی که در درون انسان جریان دارد را مورد بررسی قرار می دهد ، نزد او انسان که جوهره الهی دارد در این زندگی خاکی خود به ناچار جامه به جامه شیطان دوخته است ، او شیطان را بسیار قرین و موافق با نفس می داند که با سریان آتش هوا ، شهوت و شیطنت به حرکت در می آید ، او اعتقاد دارد در ساحت وجودی انسان یک سری صفات الهی و شیطانی درگیر است و شیطان را آتشی ناپاک و درونی می داند که همواره برای بقای خود نیازمند انسان است و انسان نیز اسیر هواهای نفسانی و این راهزن پلید نفس را تا زمانی که ناپاک باشد می فریبد و تحریک می کند . به اعتقاد شیخ انسان در دنیا خود حقیقی اش را گم کرده است و در حالت کوری به سر می برد مگر اینکه در مبارزه با نفس پرده از چشمان او برافتد اگر چه به باور او هیچ گوهری جز هم جنس خود را نتواند دید اما در راستای برونآمدن از کوری ، نجم الدین مبحث "غیبت" را مطرح می کند ، حالتی برخاسته از تصفیه وجود که سالک را قادر می سازد تا برخی از حقایق پنهان عالم را مشاهده کند. و حاصل آنکه آنکس که بمیرد به ارادت از صفات نفسانی و اوصاف ظلمانی که در شجره انسانیه است زنده گردانیده شود به حیات حقیقی و جاودان که فساد در آن راه ندارد.واژه های کلیدی : شیخ نجم الدین کبری ، نفس ، شیطان ، سیر و سلوک ، عرفان ، مراتب نفس
رابطه انسان با خدا در دعای ابوحمزه و مقایسه آن با قرآن
نویسنده:
زهرا م
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیقی که پیش رو دارید به مقایس? رابط? انسان با خدا در دعای ابوحمزه ثمالی پرداخته است . نگارنده با طلیعه قرار دادنفرازهای دلنشین دعای ابوحمزه ونیم نگاهی به قرآن کریم به بحث پیرامون اسماء و صفات الهی به جهت معرفی پروردگار، خواسته های انسان از خداوند و نیز مرگ و قیامت پرداخته است.در این تحقیق سعی ما بر این است که ارتباط کلام حضرت امام سجاد علیه السلام در (دعای ابوحمزه ثمالی) را با آیات قرآن بیان کنیم و با بررسی و طرح مضامین قرآنی در این دعای شریف معنای کلام گهربار نبی مکرم اسلام (ص) را آنجا که فرمودند: « انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یراد علی الحوض » را بهتر درک کنیم . تحقیق حاضر در چهار فصل تنظیم شده است . سیر حرکتی ما در این پژوهش بدین شرح است: ابتدا به کلیاتی در خصوص دعا، معرفی دعای ابوحمزه و بررسی سند آن، همچنین بررسی شخصیت ابوحمزه در کلام ائمه و علمای شیعه و اهل تسنن و نیز مقایس? نسخ? دعا با نسخ? بدل آن در اقبال سیدبن طاووس پرداخته شده است. در ادامه تمام سعی و تلاش خود را بر این نهادیم که پروردگار، خالق هستی را از زبان امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه معرفی و سپس این حقیقت را با کلام خداوند (قرآن) تطبیق کنیم . در انجام این مهم اسماء و صفات حضرت حق بیان گردیده و توضیحات مبسوطی در خصوص اسماء و صفات الهی ارائه گردیده است. در فصل سوم این رساله، خواسته های انسان از پروردگار را از منظر سید الساجدین که در دعای ابوحمزه آمده بیان کردیم و در پایان سخن از مرگ و قیامت از لسان سرحلق? دلدادگان به میان آمده و آیات قرآنی به عنوان مویدی برای کلام آن بزرگوار از پی هر فرازی بیان شده است.
نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن
نویسنده:
محمدجواد طالبی چاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این پژوهش، «نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن کریم»، است. از آن‌جا که مسئله خیر و شر و شبهات مربوط به آن، اختصاص به زمان، مکان و پیروان ادیان خاصی ندارد، و در هر عصر و زمانی، به جهت ارتباط و نقش این موضوع با اعتقادات متدینان، شبهات و مباحث جدیدی مطرح می‌شود، لازم و ضروری است که محققان در همه ادوار به آن بپردازند. اهداف این تحقیق، تبیین خیر و شر، بر اساس نگرش حکمت متعالیه و عرضه آن به ساحت قرآن کریم، برای شناخت میزان انطباق دیدگاه حکمت متعالیه در این مسئله، با قرآن کریم بوده است. پاسخ به شبهات مربوط به خیر و شر، عمدتا در بعد هستی شناختی، مانند ثنویت و کیفیت ایجادِ خیر و شر، بر اساس مبانی حکمت صدرایی و قرآن کریم، از دیگر اهداف مهم پژوهش بوده است. روش این تحقیق در یک نگاه کلی ، تحلیلی و انتقادی بوده، که مواد اولیه آن به روش کتابخانه‌ای فراهم شده است. از نتایج و نوآوری‌های این تحقیق، نقد تعریف اصطلاحی فلاسفه اسلامی از شر، بوده که بر اساس ملاک و معیار واحد نبودنِ تعریف شر با خیر، و جامع نبودن تعریف شر نسبت به مصادیق خود، و ناسازگار بودن با کاربرد این دو واژه در قرآن کریم، به آن پرداخته شده است. مهم‌ترین دلیل هستی شناختی صدرالمتألهین، بر عدمی بودن شر، برهان عقلی است، که در تحلیل و بررسی آن، با اشکالاتی نظیر دوری بودن، مصادره به مطلوب بودن، عدم توانایی کامل در پاسخ به شبهات، و از نظرنقلی، تلقی قرآنی از وجودی بودن برخی از شرور مانند ظلمات، مرگ و مانند آن، و عدمی بودن برخی از مصادیق خیر، مانند روزه، شهادت در راه خدا و کم نکردن میزان و مانند آن‌ها، روبرو شده که تا ‌کنون پاسخ متقنی درباره آن‌ها از آثار ملاصدرا ارائه نشده است. تبیین سازگاری نظریه ملاصدرا در بحث نظام أحسن، با دیدگاه قرآن کریم، و استخراج برهان سنخیت برای اولین بار از آثار ملاصدرا در بحث نظام أحسن، از نوآوری‌های این پژوهش بوده است. تحلیل روی‌گردانی ملاصدرا از تبیین هستی‌شناختی فلسفی خیر و شر، و اقبال به نگرش عرفانی و بهترین نظریه دانستن آن، و تبیین محوریت انسان در خیر و شر بر اساس تحلیل قرآنی، و در نهایت ارائه رهیافتی قرآنی، با عنوان کرانه‌مندی صفات الهی در مرحله ایجاد خارجی اشیا، برای پاسخ به شبهه ناسازگاری وجود شرور با صفات الهی، را می‌توان از دیگر نتایج این پژوهش دانست.کلید واژه‌ها: خیر، شر، ملاصدرا،عدمی بودن شر، کرانه‌مندی صفات، قرآن، نظام أحسن.
بررسی تطبیقی علم الهی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا
نویسنده:
سجاد همایونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر، ضمن بررسی تطبیقی دیدگاه غزالی و ملاصدرا در باب علم الهی، از قبیل علم خداوند به ذات، به غیر ذات و به ویژه به مادیّات و متغیّرات، به انتقادات غزالی به فلاسفه مشاء، و سپس به دیدگاه‌ ها و پاسخ های مبتنی بر حکمت متعالی? ملاصدرا پرداخته می شود. غزالی با دلایل سه گان? حیّ بودن واجب تعالی، افعال متقن خداوند و تجرّد ذات الهی، به اثبات علم الهی به ذات می‌پردازد. اما ملاصدرا علم الهی به ذات را بر سه اساس مبتنی می‌سازد: ارجاع حقیقت علم به حقیقت وجود، ضرورت صفات کمالی‌ای که به امکان عام برای واجب تعالی ثابت است، و این که معطی شیء، خود نیز دارای (کمالات) آن است. در زمینه علم الهی به ذات، اشکال غزالی به نظری? حکما (یعنی این که باور حکما به قدم زمانی عالم، ناقض اراده واجب تعالی است) توسط صدرالمتألهین با نظریه حدوث مستمر زمانی عالم پاسخ داده شده است. در مسأل? علم الهی به غیر، دلایل غزالی عبارتند از: مرید بودن خداوند (که خود از راه حدوث عالم به اثبات می رسد) و برهان اتقان صنع. اما ملاصدرا با تمسک به قاعد? بسیط الحقیقه، مبتکر نظری? علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
تحقیق و ترجمه "معجم‌الفرق الاسلامیه" (فرهنگ فرقه‌های اسلامی)
نویسنده:
محمدرضا موحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علمای جامعه‌شناسی معرفت ، قایلند که همه آرای کلامی و فلسفی دارای زمینه‌ای سیاسی و اجتماعی‌اند، پیوستگی کلام و سیاست در خاورمیانه بسیار آشکار است و درست تا پیش از شروع عصر امویان، در منازعات سیاسی درون دولت اسلامی، تاثیر مسائل کلامی را در این گونه منازعات می‌توان پیدا کرد. انتقال خلافت به بنی‌امیه، پیامدهایی آشکار در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اصول حکمرانی داشت . حوداث سیاسی که در پی مساله خلافت ، روی داد، دیدگاههایی به وجود آورد که براساس آنها نظریاتی با جلوه سیاسی، شکل گرفت و به سرعت قیافه مذاهب دینی به خود گرفت . این مذاهب به مساله اصول حکمرانی، توجه شدید داشتند و براساس دیدگاه خود، مبانی این اصول را تبیین می‌کردند و طبعا" حکومت و خلافت را تنها شایسته خود می‌دانستند. این دیدگاهها نخست در چهار مذهب متجلی شد: شیعه، خوارج، مرحبه و اهل سنت . بررسی‌هایی که تا به حال پیرامون مدل و نحل صورت گرفته، از دو زاویه بوده است : 1 - از نظر درستی و نادرستی اصل اعتقاد و مذهب ، که از این جهت جزو علوم عقلی است و در فلسفه و کلام باید مورد بحث قرار گیرد. 2 - از نظر آشنایی به زمان پیدایش و اطلاع بر خلاصه معتقدات این مذاهب و تحولات تاریحی بدون لحاظ جرح و تعدیل و اثبات و نفی، که مربوط به تاریخ و بویژه تاریخ مذاهب است . هر پژوهشگری که قصد تتبع و کاوش در مورد هر یک از مذاهب اسلامی داشته باشد، چاره‌ای جز این ندارد که به کتب کلامی و تاریخ مذاهب ، مراجعه کرده و مقصود خود را از منابع، استخراج کند. از سویی پژوهندگان بسیاری وجود دارند که نیازشان به آشنایی با یک مذهب ، کاملا" جانبی و ضمنی است (کمااینکه دانشجویان ادبیات فارسی و عربی، در مواجهه با متون، چنین نیاز جانبی را احساس می‌کنند)، علاوه براین معمولا" همه آن منابع و ماخذ در دسترس نبوده و فارسی‌زبانان با آنها، مانوس نیستند. اینجاست که ضرورت تالیف فرهنگنامه‌هایی درخصوص معرفی مذاهب ، بخوبی نمایان می‌شود و از این رو برخی صاحبنظران را بدین کار واداشته است . کتاب "معجم‌الفرق الاسلامیه" اثر شریف یحیی الامین، از زمره چنین کتابهایی است . نویسنده کتاب اگرچه اثری آکادمیک ارائه نداده، اما توانسته با مراجعه به منابع دست اول (و حتی با نقل دقیق عبارت آنها)، در حدود 480 فرقه اسلامی را معرفی کند و خواننده را از جستجوی مستقیم در کتابهای کلام و تاریخ و فرق، بی‌نیاز گرداند. در ترجمه کتاب ، سعی برآن بوده که حتی‌المقدور ترجمه‌ای روان و ساده و تعهد به متن ارائه شود و پیداست که چنین کاری در مورد مقالاتی که از کتب مربوط به قرون پنجم و ششم هجری قمری، برگرفته شده‌اند، چندان آسان نمی‌نماید. همچنین بر آن بوده‌ام تا برخی مذاهب و فرق از قلم افتاده را که نویسنده به خاطر عدم دسترسی بدان منابع، در فرهنگنامه خود بدانها اشاره نکرده (همچون برخی فرقه‌های صوفیه)، به کتاب بیفزایم، البته حتی‌المقدور سعی برآن بوده که از فرقه‌هایی که شناخت آنها به نحوی به فهم فرهنگ و ادبیات فارسی، کمک می‌کند، سخنی به میان آید.
کاربردهای تفسیری تناسب حکم و صفات الهی در فهم آیات (با تأکید بر صفات مزدوج فرجام آیات)
نویسنده:
مهدی عزتی آراسته پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نزول قرآن به شکل تدریجی و در طول قریب به دو دهه و به مناسبت‌های ناهمگون انجام پذیرفته است. این واقعیت، می‌تواند موهِم نوعی ناهماهنگی و عدم تناسب در آیات قرآنی باشد. مسأله‌ای که برخی مستشرقان را به ویژه در سده‌ی اخیر به خود مشغول نموده و رزمگاه دفاع مفسّران مسلمان از تناسب و انسجام آیات قرآن را فراآورده است. با این حال، دانش تناسب در قرآن از سده‌های نخستین هجری، مورد توجه مفسّران و دانشوران علوم قرآن قرار داشته است. درنگ در ویژگی تناسب در قرآن کریم، در فهم و تفسیر صحیح و استوار این کتاب آسمانی، نقشی اساسی داشته و برای دست‌یابی به ظرافت‌های معنایی و برخی اسرار آن، امری بایسته و گریزناپذیر است. تناسب در بخش‌ها و اجزاء مختلف قرآن قابل واکاوی است؛ تناسب بین فقرات و بخش‌های یک آیه که از آن به تناسب درون‌آیه‌ای تعبیر می‌شود، یکی از اقسام تناسبی است که شایسته است مورد بررسی موشکافانه قرار گیرد. نیز، تناسب آیات و سور‌ه‌ها با یکدیگر و تناسب کلیّت قرآن که بر آن، انسجام در قرآن اطلاق می‌شود، حوزه‌های دیگری از این دانش را تشکیل می‌دهند. بر اساس بررسی آماری صورت گرفته در این پژوهش، قریب به دو درصد از واژگان قرآنی را اسماء و صفات الهی – بدون احتساب اسم جلاله‌ی الله- تشکیل می‌دهند. این فراوانی آماری از یک سو و جایگاه معرفت‌شناختی و قدسی این دست از واژگان از سوی دیگر، بررسی آنها را در ابعاد گوناگون و در پژوهش‌های مستقل ضروری می‌نماید. در این بین، بررسی بُعد تناسبِ درون‌آیه‌ایِ مربوط به اسماء و صفات الهی، یعنی تناسب بین آنها و گزاره‌ها و احکام مندرج در آیات، موضوع پژوهش پیش‌رو را شکل داده است. موضوعی که طبق گزارش ارائه شده در این پژوهه، فاقد پیشینه‌ی تحقیقیِ مستقل و مفصّلی است. بر این اساس، پس از طرح و بررسی مسأله‌ی این پژوهش و کلیّات و مفاهیم وابسته به آن، اسماء و صفات الهی به ویژه در قرآن تحلیل آماری و گونه‌شناسی شده‌اند. سپس به بحث اساسی این پژوهش که گونه‌شناسی کاربردهای تفسیری تناسب اسماء و صفات الهی با احکام و گزاره‌های قرآنی است، پرداخته شده است. در این بخش از نمونه‌های گوناگونِ به دست آمده از تفاسیر مختلف و تحلیل آنها برای واکاوی و وانمایی گونه‌های این کاربرد بهره‌گیری شده و در پایان با ارائه‌ی نتایج حاصل از این پژوهش و پیشنهادهای پژوهشی مرتبط با آن، کار این پایان‌نامه فرجام پذیرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 5307